درد عشق درد عشق
| ||
|
او راست می گفت..!
هرزه نبود که رفت با دیگری.. .. هرزه من بودم .. من که بی بازگشت ترین بهاره عمرم را.. به پای زمستانی ترین فصل انتظارش.. هدر دادم از استادی پرسیدﻧﺪ : ﺁﯾﺎقلبی ﮐﻪ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ عاشق ﺷﻮﺩ؟ خسته تر از دیروزم کاش میشد گوشه ای نوشت
خدایا خسته ام فردا بیدارم نکن...
دوستش دارم
ولی می ترسم بگویم می ترسم بگویم و بگوید: مرسی بگوید: ممنون یا هر چیزی بگویدبجز " من هم دوستت دارم " خدایا!!!
حرفی نیست فقط یک دعا از ته دل . . . . . . . . . . . . هیچکسی رو اونقدر تنها نکن که بخواد تنهاییش رو با دنیــــــــای مجازی پر کنه مرد جوانی نزد پدر خود رفت و به او گفت روزی خواهد رســــــــید.... که نگاهم را ببنی... |
|
[ طراحي : قالب سبز ] [ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] |